#انسان،_مربی_خود
هر موجودی محتاج تربیت است و اساسا احتیاج بیشتر به تربیت، دلیل کمال بیشتر است؛ مثلا حیوانات تربیت و نگهداری بیشتری نسبت به نباتات لازم دارند. انسان نیز نسبت به حیوانات و نباتات به دلیل استعدادهای بیشتری که در وجودش نهفته، به تربیت و پرورش بیشتری نیاز دارد و این امر نشانه کمال اوست.
بعضی گمان دارند که انسان مانند سایر موجودات، تنها باید به دست دیگری تربیت شود. البته در احتیاج به مربی برای انسان شکی نیست ولی انسان مانند سنگ نیست که همه آرایش و پیرایش آن را از سنگ تراش بخواهیم. انسان از آن جهت که انسان است، عقل و اراده دارد و صد در صد مجبور و تحت تأثیر عوامل خارجی قرار نمی گیرد، بلکه در نهایت کار، خود اوست که درباره خود تصمیم می گیرد.
علی علیه السلام می فرماید: از خودتان حساب بکشید قبل از این که از شما حساب کشیده شود.(1)
این سخن نشان دهنده آن است که مربیان خارجی برای تربیت انسان کافی نیستند و هر کس باید حالت مربی گری نسبت به خود پیدا کند؛ یعنی دو شخصیت داشته باشد: فرمان ده و فرمان پذیر؛ حساب کش و حساب ده. نفس لوامه که در قرآن ذکر شده، همان بخش حساب کش شخصیت و روح آدمی است. البته این از خصوصیات انسان است که در خود نوعی دو گانگی شخصیت حس می کند، اما این دوگانگی، به معنای وجود دو شخصیت و دو روح نیست؛ بلکه به فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، انسان ترکیبی از تمایلات و غرایز مختلف است و بدین مناسبت در او حالاتی شبیه دوگانگی شخصیت پدید می آید.(2)
1) نهج البلاغه، خطبه 90
2) حکمت ها و اندرزها، صص 69 -
#از_تحصیل_در_دانشگاه_علامه_طباطبایی_تا_شهادت_هنگام_نماز
از آنجایی که پدر و مادر شهید به رحمت خدا رفتهاند و از آنجایی که این شهید در دوران دانشجویی با خانواده عمویش در تهران زندگی میکرده در این دیدار میهمان منزل عموی شهید بودیم.
در این دیدار عموی شهید درباره برادرزادهاش گفت: قاسم متولد ۱۲ اردیبهشتماه ۱۳۴۲ در شهر بابل بود، دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاهش گذراند و پس از اخذ دیپلم در رشته زبان فرانسه دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد. این شهید عزیز در دوران تحصیل در تهران چند روز در هفته در منزل ما و چند روز را هم در منزل خواهرش میگذراند از این رو در سالهای آخر عمرش کنار ما بود و از وی بهره میبردیم.
خیلی مهربان و خوش قلب بود و همیشه با خنده و محبت با ما برخورد میکرد. باوجود گذشت سالهای زیاد از شهادتش اما هرگاه به یادش میافتم اشک از چشمانم سرازیر میشود. از آنجایی که برادرم یعنی پدر قاسم چند سال قبل از شهادتش از دنیا رفته بود، قاسم من را مانند پدرش دوست داشت و به من احترام میگذاشت.
حافظ کل قرآن بود و در مدرسه به بچهها قرآن درس میداد، به جز این در دانشگاه درس میخواند و تا جایی که اطلاع داریم با شهید همت همدانشگاهی بود.
در ادامه زنعموی شهید درباره شهید قاسم اسلامیان امیری گفت: این شهید عزیز انس ویژهای با قرآن کریم داشت و همیشه در خانه به بچهها قرآن میآموخت. او معلم قرآن یکی از مدارس صالحآباد بود و پس از شهادت این مدرسه را به نامش مزین کردند.
در هفته سه روز در منزل ما بود و چند روز هم به منزل خواهرش میرفت. همیشه ما را به نماز اول وقت و انس با قرآن توصیه میکرد.
بسیار باادب و مهربان بود و من را مانند مادرش مورد احترام قرار میداد. خدا به من و عمویش دو دختر عنایت کرد و نام هر دو فرزندم را این شهید عزیز انتخاب کرد، یکی از فرزندان را فاطمه و دیگر فرزندم را مرضیه نام گذاشت.
با آغاز جنگ به جبهه رفت و مرتب در منطقه بود، چند نوبت اعزام شد و حتی ۱۱ بار مجروح شد. تا اینکه شب قبل از آخرین اعزام به منزل ما آمد و گفت: حلالم کنید، این آخرین سفرم است و دیگر بازگشتی در کار نخواهد بود، گفتم: میدانم که حتماً به سلامت بازمیگردی اما روی حرفش ماند و گفت: این آخرین دیدار ما است حلال کنید. رفت و در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید.
در ادامه دختر عموی شهید درباره خصوصیات این شهید والامقام گفت: من کودک بودم که شهید اسلامیان به منزل ما میآمد، بسیار مهربان بود و به ما قرآن یاد میداد. میگفت: دوست دارم خدا چهار دختر به من بدهد تا نام همه را فاطمه بگذارم.
به یاد دارم مادر شهید هم تا آخرین لحظات زندگیاش با قرآن مأنوس بود و حتی اواخر عمرش دچار بیماری آلزایمر شده بود باز هم قرآن را فراموش نکرده بود و همیشه آن را در دست میگرفت.
این شهید عزیز سرانجام در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۵ تنها دو روز مانده به سالروز تولدش در عملیات والفجر ۸ براثر اصابت گلوله آن هم سر نماز به شهادت رسید.
#علت_اصلی_روگردانی_مردم_از_علی_(علیه السلام)_چه_بود؟
استاد پناهیان:
روگردانیِ مردم از علی(علیه السلام) علتهای مختلفی داشت. یکی اینکه ایشان بسیار محکم، قاطع، باصلابت و گاهی خشن بود. دوم اینکه چون علی(علیه السلام) خویشانِ مشرک آنها را کشته بود، نسبت به او کینه داشتند. سوم اینکه ایشان درباره بیتالمال سختگیر بود و آن را به خلافِ عدالت، بذل و بخشش نمیکرد. چهارم اینکه از امیرالمومنین(علیه السلام) نمیشد راحت پُست و مقام گرفت!
اما هیچکدام از این سختگیریها نمیتواند علت اصلیِ روگردانی مردم از علی(علیه السلام) باشد زیرا حاکمان بسیاری بودهاند که خیلی سختگیر و خشن بودند، ولی مردم از آنها تمکین میکردند.
اگر روانشناسانه نگاه کنیم، میبینیم که آدمها دوست دارند امیدوار باشند؛ هرچند اَلکی و دروغی و با فریبدادنِ خودشان! آدمها آنقدر دوست دارند امیدوار بشوند و خودشان را فریب بدهند که این همیشه ابزاری در دست سیاستمدارها بوده است، امروز هم خیلی از سیاستمداران جهان-خصوصاً در کشورهای به اصطلاح قدرتمند- از این ابزار برای عوامفریبی استفاده میکنند.
رهبران سیاسی اگر به قصد فریب، به مردم امید الکی بدهند خائن هستند. رهبران سیاسی باید واقعبینانه با مردم صحبت کنند؛ گاهی این صحبتها ممکن است تلخ باشد. رهبران خوب، مظلوم میمانند چون حاضر نیستند امیدِ الکی بدهند.
امیددادن الکی اگر عمومی باشد، عوامفریبی و اگر خصوصی باشد لابیگری است. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در آن شرایط سخت، امید الکی به کسی نداد لذا نخبگان و مردم از او روگردان شدند.
معصومین هرگز حاضر نشدند به کسی امیدِ الکی بدهند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) هرگز به نخبگان قریش، امید بیخود نداد. امیرالمومنین(علیه السلام) هم امید الکی به خوارج نداد. امام حسن(علیه السلام) با مردم، شفاف سخن گفت و وقتی دید که آنها مرد جنگ نیستید؛ با معاویه صلح کرد. امام حسین(علیه السلام) هم هرگز نخواست با عوامفریبی، پیروز شود.
حضرت امام(ره) هم از ابتدا، یکذرّه به منافقین روی خوش نشان نداد. در ماجرای بنیصدر هم حاضر نشد به نفع رقیب او در انتخابات، اظهار نظر کند. رهبر انقلاب هم در فتنۀ 88 کوتاه نیامد؛ اگرچه بسیاری از نخبگان، ایشان را تنها گذاشتند.
ما باید سیاست را با سلامت و صلابت به جامعه آموزش بدهیم، تا اگر مردم ببینند یک سیاستمدار با عوامفریبی، دارد امیدِ الکی میدهد، از او بدشان بیاید و بگویند «چه آدم بیشخصیتی است!»
چه کسانی باید سیاستِ سالم را آموزش دهند؟ یکی آموزش و پرورش: بچهها باید سیاستفهم بشوند تا بدانند عوامفریبی و لابیِ نابجا، خباثت است. دوم: مساجد و هیئات مذهبی که باید بحثهای دقیق سیاسی و علّتهای مظلومیت ائمه(علیه السلام) را به مردم بگویند. سوم: رسانهها، روزنامهها و رسانهها نباید مانند غربیها بازویِ عوامفریبی باشند، بلکه باید سیاست درست را نشان دهند. ما رسانهۀ قدرتمندی که این امیدهای الکی را لو بدهد نداریم.
در انتخابات اخیر، یک عدهای امید الکی ندادند و گفتند: «برجام درست نمیشود» اما برخی گفتند: «اینها خیلی تلخ هستند؛ اصلاً امید نمیدهند!» و کسانی که به مردم امیدِ الکی ندادند، رأی نیاوردند! سیاستمداران شایسته به مردم امید الکی نمیدهند لذا وقتی فضا پُر از عوامفریبی باشد آنها برنده نمیشوند.
باید فضای جامعه را در مقابل «امید الکی» مصون کرد. جامعه باید واقعبین باشد تا امید کاذب در آن، پا نگیرد وگرنه طبق روایت، هرکسی با «امید کاذب» زندگی کند به «خوف صادق» برخورد میکند(تحفالعقول/285) «خوف صادق» یعنی بلایی که از آن میترسیدی، بر سرت خواهد آمد. ما امید کاذب غربزدهها و شکستخوردنش را دیدهایم؛ امید صادق اهلِ مقاومت و علائمِ پیروزیاش هم را دیدهایم.
امروز جبهۀ مقاومت با یکی از نرمافزارهای قدرتش بهنام «زینب(سلام الله علیها)» جلو آمده است و میتواند با این نرمافزار-که نمونهاش را کسی ندارد- جهان را بگیرد. به نرمافزار اربعین نگاه کن! این واقعیتها را ببین و به پیروزی جهانی، امید واقعی و صادق داشته باش. ما الآن بالاترین قدرت را داریم؛ دشمنان ما در مقابل ما ضعیفاند و ما قوی هستیم، لذا حماقت است در مقابل دشمن کوتاه بیاییم؛ با امید کاذب، مردم را ذلیل غربیها نکنیم!
#جنایت_پاسداران_نیروی_انتظامی_بسیج
#خبر_فوری
سردار منتظرالمهدی، سخنگوی پلیس:
▫️در ادامه ناآرامیها علاوه بر 3 نیروی پلیس 2 نفر از عزیزان بسیجی توسط فرقه خرافهپرست به شهادت رسیدند که یک نفر آنان توسط خودروی سمند زیرگرفته و نفر دیگر باضربات سلاح سرد به شهادت رسید.
▫️بیش از 300 نفر که دربین آنان رانندگان خودروهای مرگ (اتوبوس و سمند) و نیز ضاربان و عناصر اصلی به چشم میخورد، نیز دستگیر شدند