ندای مهربانی
12 اردیبهشت 1395
ندای مهربانی
در کوچه های عشقت پروانه ای بودم من
با بوی یاس مهرت دیوانه ای بودم من
هر روز با ندایت جانم دوباره میشد
با نغمه های شادت غمها ترانه می شد
در پرتوی نگاهت صدها ستاره خفته
در آسمان جانم مهتاب تو نهفته
چون دادی تو قلم را بر دستان سبزم
گل بوته های عشقت بشکفت در سرشتم
گفتی که (ب )بیاموز چون اول بهار است
فصل دوباره گشتن در کوچه های تار است
گفتی که ( ز ) زندگی (د) اول دانایی
(ش) شادی و خرمی
(میم) مهر و مهربانی
گفتی و من شنیدم از جان و دل پریدم
بر شاخسار دانش بر سبزه زار بینش
سر داده ام ترانه در گردون زمانه
بهر شکفته گشتن در مهد جاودانه
حالا که من رسیدم آنجا که تو نمودی
جایت کنارم خالیست
اما طنین صوتت در گوش جانم باقیست .
تقدیم به معلمان زحمتکش { حوزه ها ، دانشگاهها ، مدارس ، مبلغان ….. }