محرم_96_روضه ی عباس
#محرم_96
عمریست که درسوگ غم فاطمه هستیم
دنبال نشان حرم فاطمه هستیم
در خلوت دل با روضه ی عباس
ما منتظر منتقم فاطمه هستیم
هدفتان_تغییر_کرده_است
#هدفتان_تغییر_کرده_است»
محرم_96_خدا نکند که . . .
#محرم_96
حضرت رقیه علیهاالسّلام
نه فقط خار به صحرای بلا زجرش داد
بلکه با کرب و بلا “کرب و بلا"زجرش داد
مقتل این گونه نوشته ست که “مٰاتَتْ
کَمِدْا”
بس که آن طایفه ی “بی سر و پا” زجرش داد
داغ قنداقه ی خونین کمرش را تا کرد
طرزِ برگشتِ علی بین عبا زجرش داد
خبر رفتنِ عبّــاس زمین گیرش کرد
کمرِ خَم شده ی خونِ خدا زجرش داد
دست سنگین کسی روز رُخش را شب کرد
دیگری آمد و با ضربه ی پا زجرش داد
پشت دروازه ی ساعات وَ در بزم شراب
این نگه داشتنِ فاطمه ها زجرش داد
سر بابا، سر نی هر چه هوایش را داشت
با نشستن به دل طشت طلا زجرش داد
روز، گلبرگ لطیفش ز تب گرما سوخت
شب ویرانه و سرمای هوا زجرش داد
خواست با زحمت بسیار کمی راه رود
پای بی جان و قدِ گشته دو تا زجرش داد
گرچه تر شد لب خُشکیده اش از بوسه ولی
زخم لب های شهیدُ الشُّهدا زجرش داد
محرم-96-حضرت رقیه علیهم السلام
#محرم_96
ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ
ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮑﻨﺪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻤﺎﻧﻢ !
ﻧﮑﻨﺪ ﺑﻐﺾ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻏﻢ
ﻧﻪ ﺑﺒﺎﺭﺩ
ﻧﻪ ﺑﮑﺎﻫﺪ
ﺍﺑﺪ ﺍﻟﺪﻫﺮ ﺑﻤﺎﻧﺪ ؟
ﻧﮑﻨﺪ ﺍﺷﮏ ﻧﺮﯾﺰﻡ ؟
ﻧﮑﻨﺪ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ ﻧﺪﻫﯽ
ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺏ ؟
نکند باز بمانم ؟
ﻧﮑﻨﺪ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺣﺮﻡ
ﺍﻫﻞ ﺣﺮﻡ
ﻣﯿﺮ ﻭ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪ ؟
ﻧﮑﻨﺪ
ﭘﺎﯼ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺣﺮﻣﺖ ﺑﺎﺯ ﺑﻤﺎند
ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﺣﺴﺮﺕ ﻭ ﺁﻫﺶ؟
ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ
ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮑﻨﺪ ﺩﯾﺮ ﺷﻮﺩ ﺟﺎﯼ ﺑﻤﺎﻧﻢ