شیخ صدوق کیست ؟
ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق و اِبنِ بابُوَیْه (زادهٔ ۳۰۶ ـ قم و درگذشتهٔ ۳۸۱ ـ شهر ری) از علمای شیعه در قرن ۴ و از بزرگان علم حدیث است.
در حدود سال ۳۰۶ در قم متولد شد. تولدش با آغاز نیابت حسین بن روح سومین نائب خاص حجت بن حسن (مهدی) همزمان بودهاست.
پدر شیخ صدوق علی بن حسین بن موسی بن بابویه، از فقهای بزرگ شیعه و در زمان حسن عسگری و حجت بن حسن (مهدی) میزیسته و مورد احترام آن امامان بودهاست.(هر دو پدر و پسر معروف به ابن بابویه و صدوقین هستند)
دربارهٔ تولد شیخ صدوق در کتابهای شیعه آمدهاست که پدر او بعد از گذشت ۵۰ سال از عمرش، دارای فرزند نشده بود. از این رو برای حسین بن روح سومین نائب حجت بن حسن نامه مینویسد و از او تقاضا میکند که درخواست او را به حجت بن حسن برساند. در جواب این نامه، حجت بن حسن برای پدر شیخ صدوق مینویسد: «از خداوند خواستم دو پسر روزیت کند که وجودشان، خیر و برکت باشد.» از این رو وی «متولد به دعای امام زمان» نیز خوانده میشود.
وی از طرف رکن الدوله دیلمی پادشاه ری به آن شهر دعوت شد و در آنجا اقامت گزید و نزدآن پادشاه شیعی و وزیر نامدار و دانشمندش صاحب بن عباد با احترام زیاد میزیست و ریاست روحانی شیعیان عصر به او رسید. وی سپس به شهرهای خراسان، ماوراءالنهر، نیشابور، بلخ و بخارا سفر کرد و به منظور حج و زیارت ائمه به حجاز و عراق رفت و در شهرهای کوفه و بغداد دانشمندان از محضرش استفاده کردند و سپس به ایران بازگشت و در سال ۳۸۱ هجری در ری از دنیا رفت. شیخ صدوق ابن بابویه قمی، که یکی از علمای بزرگ شیعه است، به خاطر فشار حکومت در سخت گیری بر شیعیان، زندگی در قم برایش مشکل شد و به طرف یکی از روستاهای بلخ، که ساکنان آن همه شیعه بودند، مهاجرت کرد و شیعیان با گرمی از او استقبال نمودند و از ایشان تقاضای نوشتن کتاب فقهی کردند. ایشان نیز کتاب مهم و معروف خود، من لا یحضره الفقیه، را در این روستا تألیف نمود.
نخستین کسی که ابن بابویه را صدوق نامیده ابن ادریس حلی است، ولی پس از وی تا زمان شهید اول، علامه مجلسی، این لقب شهرت نداشته است.
منبع : مقدمه كتاب من لا یحضره الفقیه و کتاب روضات الجنات خوانساری
امام خوبیها ..... شهادتت را به مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت می گوییم .
امام موسی کاظم علیه السلام :
برترین چیزی که بنده به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود پس از شناخت خدا نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندی و تکبر است .
سلام بر فرزند کعبه و منا ، سلام بر فرزند نور که هیچ زندانی فروغش را نکاست.
سلام بر فرزند دانش و بینش که درایتش ، رهبر مردم بود و سخنانش کلید واژه های چگونه زیستن .
سلام بر کسی که بندگی اش موثرترین روش آرام کردن دل های رمیده از رستگاری بود و بسیار بودند کسانی که بنده بندگی اش می شدند .
درود فراوان خداوند بر او که خشم خود را می خورد و بردباری را به اوج میرساند او که زندان های طولانی و شکنجه های بی حد و اندازه ر با متانت و بزرگ منشی می آراست و دل سنگ زندانبانان را با صبر خود حیرت زده می کرد .
سلامی بر امامی که آرامگاهش دروازه گشایش و رحمت است و دل های شکسته در هوای ملکوتی اش التیام می یابند دست ها از آستانه اش حاجت روا باز می گردند و قلب ها به راحتی و آسایش می رسند .
سلام بر تو که نیازمندان را باب الحوائجی . سلام بر نام معطر و زیبایت که الهام بخش صبوری ، شکیبایی ، بردباری و حلم است .
دو دعایی که حضرت آیت الله سیستانی به آن اهتمام جدی داشتند .
ندای مهربانی
ندای مهربانی
در کوچه های عشقت پروانه ای بودم من
با بوی یاس مهرت دیوانه ای بودم من
هر روز با ندایت جانم دوباره میشد
با نغمه های شادت غمها ترانه می شد
در پرتوی نگاهت صدها ستاره خفته
در آسمان جانم مهتاب تو نهفته
چون دادی تو قلم را بر دستان سبزم
گل بوته های عشقت بشکفت در سرشتم
گفتی که (ب )بیاموز چون اول بهار است
فصل دوباره گشتن در کوچه های تار است
گفتی که ( ز ) زندگی (د) اول دانایی
(ش) شادی و خرمی
(میم) مهر و مهربانی
گفتی و من شنیدم از جان و دل پریدم
بر شاخسار دانش بر سبزه زار بینش
سر داده ام ترانه در گردون زمانه
بهر شکفته گشتن در مهد جاودانه
حالا که من رسیدم آنجا که تو نمودی
جایت کنارم خالیست
اما طنین صوتت در گوش جانم باقیست .
تقدیم به معلمان زحمتکش { حوزه ها ، دانشگاهها ، مدارس ، مبلغان ….. }