#کالای ایرانی
نقل شده است که در گذشته، آلمانها در اصفهان حضور داشتند و کارهای مهندسی انجام میدادند، ساختمانی را تکمیل کرده بودند، به فردی گفتند یک قفل خوب برای در بخر، آن فرد یک قفل «انگلیسی» خرید و آورد، به او گفتند چرا قفل انگلیسی خریدهای؟ پاسخ داد که گفته بودید که «قفل خوب» بخرم، من هم خریدم، مهندس آلمانی به او گفت که برو این قفل را پس بده و یک قفل آلمانی بخر. ببینید: مهندس آلمانی در ایران توجه داشت که از قفل آلمانی استفاده کند.
شکی نیست که باید جنس ایرانی خریداری شود تا تولید داخلی رونق پیدا کند، بنابراین یکی از مهرههای تکمیل کننده اقتصاد مقاومتی این است که از کالای داخلی استفاده کنیم.
رهبر انقلاب در صحبتهای خود تأکید بیشتری بر مصرف کالای ایرانی داشتند، ایشان فرمودند که در سالهای قبل به مسئولان گفتم و امسال به مسئولان و به مردم تأکید میکنم از کالای ایرانی استفاده کنند.
این کار نیاز به زمینههایی دارد؛ یکی اینکه دولت از تولید کالای ایرانی حمایت کند، برای مثال با ارائه وام ارزان قیمت و یا در اختیار گذاشتن زمین، جلوگیری از کالای قاچاق و سایر کالاهایی که نیازی به آن نیست و یا در کشور همانند آن وجود دارد، از سوی دیگر مردم باید تعصب داشته باشند که کالای ایرانی و وطنی بخرند، تولیدکنندگان نیز باید تلاش کنند که تولید را از نظر کمیّت و کیفیت بالا ببرند به گونهای که تولیدات داخلی بتواند با سایر کشورها مقابله کند بنابراین دولت، مردم و تولیدکننده، هر سه، باید تلاش کنند.
مقام معظم رهبری هر 3 جهت را تأکید داشتند که دولت از تولید کننده حمایت کند، تولید کننده کیفیت را بالا ببرد و مردم اگر کیفیت بالا نیست کالای ایرانی را بخرند و تعصب داشته باشند ایشان اشاره به تعصب بر فوتبال داشتند، تأکید زیادی بر خرید کالای ایرانی کردند مثل اینکه در این مورد حکم کردهاند.
#کالای ایرانی
میرزا تقی خان امیر کبیر صدر اعظم شهید ایران در دوره قاجار را باید از پیشگامان حمایت از تولیدات داخلی و کالاهای ایرانی دانست. امیر معتقد بود که ایران نباید بازار فروش کالاهای خارجی باشد. بلکه باید اساس اقتصادمملکت را بر تهیه این کالاها در داخل کشور مبتنی نمود. این کار احتیاج به سرمایه و کارگر فنی و مدیریت اصولی داشت و این هر سه عامل در ایران آن روز تا حدی موجود بود. اما مانع اساسی چنین تحولی یعنی جانشین ساختن تدریجی صنایع دستی متوسط با صنایع ماشینی. ضدیت صریح استعمار خارجی بود که امیرکبیر این عامل عمده را نیز خلع سلاح کرد.
#کالای ایرانی
حمایت علما و مفاخر ایران از کالای ایرانی
درباره کریم خان زند نقل شده است که با وجود اهدای ظروف چینی از سوی نمایندگان انگلستان به او، کریم خان از همان ظروف مسی ساخت داخل کشور برای خوردن غذا استفاده می کرد. روزی یکی از بازرگانان به او گفت لایق خان این گونه ظروف چینی است، نه ظروف مسی. کریم خان زند با شنیدن این حرف بشقاب چینی را بر زمین زد و بشقاب تکه تکه شد. آن گاه بشقاب مس کاشان را خواست و بر زمین زد. بشقاب سالم ماند و کریم خان گفت: «سلاح مردم ایران این است و باید با همین ظروف مسی آشنا و به ساخته های کشور خود خرسند باشند تا تهیدست و درویش نشوند.»
#کالای ایرانی
نقش علمای شیعه در حمایت از تولید و کالای ملی
عالمان شیعه به سبب جایگاه رفیع اجتماعی و سیاسی خود در جامعه ایران و بر اساس مبانی نظری دینی و اصولی مثل اصل نفی سبیل، اصل حرمت دوستی با کفار، اصل حرمت تشبه به کفار و بسیاری از اصول دینی و فقهی دیگر، به حراست و حمایت از سرمایه های ملی این کشور پرداختند. البته همواره نقطه اتکای خارجی آنها در این اقدامات، اصیل ترین سرمایه اجتماعی ایران، یعنی توده های مردم بوده است.
علمای شیعه با تشویق بازاریان به تأسیس شرکت های اقتصادی اسلامی و ایرانی و حمایت معنوی و عملی از تولیدات داخلی و صدور اعلامیه و بیانیه مبنی بر تحریم کالاهای خارجی یا ترویج کالاهای داخلی و تعهد عملی خود، به پرهیز از کالای خارجی و استفاده از کالاهای داخلی، نقش مؤثری در حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه مالی ایرانی داشته اند، به گونه ای که صدای اعتراض بیگانگان مبنی بر از بین رفتن منافع اقتصادی آنان همواره بلند بوده و این علمای فهیم و با کیاست همواره آماج خشم و نفرت بیگانگان بوده اند. توجه علمای شیعه به پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصرف کالای خارجی و منافع اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی مصرف کالاهای داخلی، مثل تضعیف نفوذ نظامی دشمن، افزایش ثروت و سرمایه ملی، ممانعت از خروج سرمایه داخلی، ممانعت از خروج نیروی کار ایران، رشد معنویت و اخلاق و دینداری در جامعه، نیز جالب توجه است.
عالمان شیعه با بصیرت کامل سیاسی و تعهد به وظایف دینی خود، ضمن شناخت برنامه ها و اقدامات دشمن، نسبت به همه مسائل جامعه اسلامی، حتی مسائل اقتصادی و سیاسی حساس بوده و برای رشد و اعتلای جامعه اقدامات لازم و مناسب هر مقطع انجام داده اند و همانند برخی متدینان متحجر، وظیفه خود را منحصر در تدریس و بیان اخلاق و معارف و صرف حضور در مسجد و مدرسه ندانسته اند و در جریان تمام اتفاقات سیاسی ـ اجتماعی روز بوده و مواضع مناسب خود را نسبت به آن ابراز داشته اند. برخلاف عموم روشن فکران غرب گرای ایرانی، که عامل و جاده صاف کن حضور استعمار در ایران و اعطای منابع ملی کشور به آنها بوده اند، عالمان شیعه عموماً مانع حضور و استیلای استعمارگران و حافظ منابع و سرمایه های ملی کشور بوده اند.