مقام معنوی در سن جوانی / پیش رو و پشت سر برای پدرم ( آیت الله بهجت ) فرقی نداشت
در مورد مقاماتی که ایشان به آنها رسیده بود، یکی از علمای بزرگ نجف به نام آقای قوچانی در مورد ایشان گفته بود که خداوند در جوانی 20 مقام بزرگ را به ایشان عطا کرده ولی چه کنم که با ایشان عهد دارم نگویم. فقط یکی از آنها که مردم میدانند این است که برای ایشان پیش رو و پشت سر فرقی نداشت.
پسر آقای قوچانی گفت آقای قوچانی نزدیک فوت خود نگران بود که مبادا عهدش را با آیت الله بهجت شکسته باشد و بدون اینکه اسم او را ببرد، آن مقامات بلند را برای کسی تعریف کرده باشد و دیگران از ویژگیهای آقای بهجت و علاقهای که آقای قوچانی به ایشان داشت، حدس زده باشند که اوست.
بعدها معلوم شد پدرم از خیلی از دوستانش که متوجه میشدند عهد میگرفته تا این سر را فاش نکنند. یکی از این مقامات طی الارض ایشان بوده که آقای ری شهری در کتاب زمزم عرفان خود از قول پسر یکی از علما نقل میکند که پدرش شاگرد آقای بهجت در نجف بوده و با ایشان طی الارض کرده بودند.
این عالم در یکی از چهل شبی که نذر داشتند تا به مسجد سهله بروند و پدرشان مهمان ایشان در کربلا بوده و نمیتوانستند تنهایش بگذارند، آقای بهجت با طی الارض ایشان را از کربلا به مسجد سهله میبرد و بر میگرداند تا نذرش را ادا کرده و دوباره کنار پدر پیرش که مهمان او بوده، بر گردد و او بعد متوجه میشود.
آیتالله بهجت از او عهد میگیرد تا زنده است، به کسی نگوید. پس از سالها این عالم و پسرش آیت الله بهجت را در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها میبینند. سپس آن عالم از ترس اینکه بمیرد و آن راز با او دفن شود، برای پسرش باز گو میکند و از او عهد میگیرد تا او و آیه الله بهجت زندهاند، سر را فاش نکند.
منبع : مصاحبه با پسر آیت الله بهجت روزنامه فارس .
اسرار سنگ قبر آیت الله بهجت
پس از عروج ملکوتی آیت الله بهجت و خاکسپاری ایشان در حرم مطهر حضرت معصومه (س) تا حدود دو ماه نشان خاص و ثابتی روی مزار ایشان موجود نبود و پس از آن هم یک صندوق چوبی با پوششی سیاه و پارچه ای روی قبر این عالم دینی قرار گرفت.
بعد از مدتی نیز آن پارچه، با بنری که نقش محراب داشت و متنی توصیفی و عربی روی آن نوشته شده بود جایگزین شد.
اما سرانجام از طرف بیت آیت الله بهجت سنگی به ابعاد ۸۰ × ۱۸۰ پیشنهاد می شود، اما در بازار سنگ این نوع سنگ بسیار کمیاب بود و نیاز به پیگیری های مداوم داشت؛ از سوی دیگر برداشت از وجوهات شرعی، برای تهیه سنگ مزار به هیچ عنوان مورد نظر بیت معظم له نبود و برخی دوستداران و شاگردان آیت الله بهجت، داوطلب پرداختی به میزان توانایی خود و چند نفری نیز داوطلب پرداخت کل وجه شدند.
با گذشت بیش از یکسال نه تنها جستجوی سنگ بلکه متن، نوع خط، نوع ترکیب بندی و … مشخص نبود! گویا هیچ متنی رسا نبود تا آن شخصیت والا را توصیف و معرفی کند تا این که هنرمندی متعهد و از ارادتمندان آیت الله بهجت پیشنهاد می کند: «رساترین کلام در تعریف آقا امضای ایشان بود؛ العبد». این پیشنهاد مورد تائید قرار می گیرد.
با پیگیری و همراهی آستانه مقدسه حضرت معصومه (س)، کارگاهی در اطراف تهران که سنگی با ابعاد مورد نظر را دارد، معرفی می شود.
اما به علت آماده نبودن وجه خرید سنگ، مدتی طول می کشد تا سرانجام بانی سنگ مشخص و سنگ خریداری می شود.
برای خطاطی و حجاری هنرمندانی از قم و اصفهان و تهران معرفی می شوند و تقسیم کار می شود که در این میان سهم ستاد بازسازی عتبات اصفهان قابل توجه بود؛ هنرمندانی صدیق و متدین که بی وضو دست به کار نبردند.
به این ترتیب در وسعتی از سادگی و خلوتی سنگ، اصالت و هویتی برجسته، رخ می کند، «العبد محمد تقی بهجت بن محمود». «العبد» در قطعه ای میناکاری نقش می گیرد و در هنری زیبا و کاری بسیار نو ، روی سنگ قبر متصل می شود.
25 اردیبهشت ، سالروز حکیم فردوسی .
چهار نصیحت خداوند به حضرت موسی(علیه السلام )
چهار نصیحت خداوند به حضرت موسی(علیه السلام )
از اصبغ بن نباته نقل شده است که گفت، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمود:
خداوند متعال به حضرت موسی(علیه السلام ) وحی کرد: ای موسی! سفارش مرا دربارۀ چهار چیز به خاطر بسپار؛
1. تا ندانی که گناهانت را آمرزیده اند به عیب دیگران نپرداز.
2. تا ندانی که گنجهای خدا تمام شده غم روزی مخور.
3. تا نبینی که ملک و پادشاهی من از دست رفته به دیگری امیدوار نباش.
4. تا مردۀ شیطان را نبینی از مکرش ایمن مباش.
زبده الاحادیث، جلداول، ص44-45